اتاق گفتگو
دسته بندی موضوعی
● تمام گفتگوها  ● کنکور کارشناسی طراحی صنعتی
● کنکور کارشناسی ارشد طراحی صنعتی ● المپیاد طراحی صنعتی
● اخبار فوری ● دانشگاه های ایران
● دانشگاه های جهان ● لینک ها و مطالب جالب
● پیشنهاد، انتقاد، مسائل مربوط به سایت ● گپ دوستانه و شخصی
● درخواست کمک و نیازمندی ها ● بدون دسته بندی
برای مشارکت در گفتگوها وارد شوید / ثبت نام کنید
   می پسندم 0
نمی پسندم 0
آقای حکیمی:
مخاطب اون متن قبلی هم در مورد فلسفه شما بودین.
من هیچ ادعایی در مورد فلسفه ندارم و هدفم از عنوان کردن تعدد سال های مطالعات فلسفیم خودنمایی نبوده.اگه لحنم جسارت آمیز بوده عذر خواهی میکنم.در مورد پارادوکس بودن فلسفه ی اسلامی هم فقط نظر خودمو گفتم به این دلیل که فکر میکنم فلسفه علمی است کاملا انسانی واختلاط اون با مسایلی مانند الهیات آنهم از نوع اسلامیش (که مطلق گراست!!!) واقعا عجیبه.
بگذریم ازاینکه فلاسفه اسلامی بیچاره همیشه در طول تاریخ اکثرا بهشون انگ الحاد و کفر زده شده آنهم به واسطه نوع تفکر انتقادیشون به مسایل دینی زمان خودشون.
بگذریم.هدفم از عنوان کردن این مساله این بود که کمک کنید تا بتوانم از مطالعات و وقتی که در فلسفه گذاشتم استفاده کنم و بتوانم آن را در رشته طص پیاده کنم.
با تشکر صبا.
[بی نام] :
22:00   |   1389/12/15  
آقای حکیمی
و خانم الهه
از اینکه وقتتون رو گذاشتین به بررسی این مطلب تشکرمیکنم.
در پیرو حرفهای مهندس حکیمی که مشخصه مطالعات عمیقی بر فلسفه ی اسلامی داشتن باید بگم که شایدمن منظورمو بهتر باید میرسوندم.الهیات ریشه در ماورا و به اصطلاح وحی داره و منشا انسانی نداره و مطلقه و قاعدتا هرچند انسان در موردش نظری هم داشته باشه باز نسبیه.منظورم در واقع ذات الهیت است که ریشه در علم انسانی نداردو اگر هم در زیر گروه انسانی قرار گرفته در واقع تفکر متفکرین است که آن را در این شاخه قرار داده است.
جالب بودن قضیه برای من از همین جا نشات می گیرد.جمع اضداد!!!مطلق+نسبی
 
می پسندم 0
    
نمی پسندم 0
آلاله مقدم:
09:05   |   1389/12/15  
جناب حکیمی بنده باید از شما تشکر کنم که حضورتون مایه ی دلگرمی بر و بچه های طراحی صنعتی هست.
خانم صبا با توجه به این که این بخش گفتگو اختصاص به مباحث تخصصی تر طراحی صنعتی داره من حرفم رو خلاصه می کنم. اگر بگیم ذات الهیت ریشه در علم انسانی ندارد، بر این اساس پس باید بگیم ذات هیچ چیزی ریشه در علم انسانی ندارد. چون انسان بر ذات هیچ چیزی حتی بر وجود خودش محاط نیست. دسته بندی علوم صرفا برای آموزش و بیان بهتر اونهاست و اصولا همه ی علوم در ذات یکی هستند و یک منشاء دارند و فرقی نمی کنه چه اسمی روی اون بگذاریم. انسانی، الهی، وحی، ماوراء، فیزیک، متافیزیک یا هر چیز دیگه. فلسفه به چیستی ها می پردازد. حالا سوال من این هست که آیا فرقی می کنه پاسخ این چیستی از ذهن یک انسان باشه یا از وحی؟ به نظر من فرقی نمی کنه و اصل پاسخ مهم هست. مباحثی که در فلسفه مطرح می شه از چیستی ها می گه و هر کسی به نوعی پاسخی برای این چیستی پیدا می کنه حالا مبدا این پاسخ هر چی باشه جزء فلسفه به حساب می یاد و تناقضی با چیزی پیدا نمی شه.
در ضمن من اسمم آلاله است نه الهه. موفق باشید.
 
می پسندم 0
    
نمی پسندم 0
اردشیر حکیمی:
16:19   |   1389/12/16  
خانم شبان، شما خیلی حرفه ای با یک "ی" آخر دین، مغلطه می کنید! این موضوع، اصلا اجتماع نقیضین نیست؛ ما یک "فلسفه دین" داریم، یک "فلسفه دینی".
در "فلسفه دین"، فلسفه، مضاف است برای دین و فلسفه دین به چیستی و چرایی دین می پردازد، یعنی دین چیست و دین چرا باید باشد؛ حالا هر دینی که در نظر بگیریم، مثلا شما اگر انجیل یوحنا را مطالعه کرده باشید می بینید که مقدار قابل توجهی از آن مشابه قرآن است. بررسی این چیستی و چرایی می تواند به درک اصول دین (و نه الزاما تمام فروع دین) کمک کند که در اینجا محور بررسی، بالذاته مطلق است نه نسبی. ولی چنانچه این مطلقیّت، نسبی گردد، چون منطقاً محوری مطلق نداریم، بالعرض می توان همه چیز را نسبی در نظر گرفت و یا گفت این قسمت را نمی دانم. مثلا در فلسفه رواقی یا فلسفه "لا اَدری"، در زمینه هایی فرد می گوید درایتش را ندارم یا جواب این مسئله را نمی دانم. یا مثلا در فلسفه مارکسیستی، یکی از اساسی ترین نقاط ضعف این است که اگر سوال شود اگر یک نفر در راه رسیدن به هدفش کشته شود آن وقت چه می شود، چون دیدگاه ماتریالستی حاکم است جواب می شنود که آنگاه که مُردی، دیگر نیستی ولی وطنت به تو افتخار می کند؛ فرد هم کمی با خودش سبک سنگین کرده و می گوید من ترجیح می دهم زنده باشم و به دیگرانی که می میرند افتخار کنم و بالطبع در روند زندگی به سوی رفتارهای اپیکوریستی تمایل می یابد، چون در نظرش غایت زندگی، لذت بردن است.
لیکن "فلسفه دینی"، فلسفه ای است که نشات گرفته از باورهای دینی است، در اینجا دین، صفت است برای فلسفه و می تواند فلسفه علوم مختلفه را در بر گیرد، مثلا فلسفه دینی علم، یعنی بررسی چیستی و چرایی علم با دیدگاه دینی.
(گمان کنم اگر این بحث ادامه پیدا کند، دچار سندرم کارپال تونل ناشی از تایپ کردن، در ناحیه مچ دست شوم
 
می پسندم 0
    
نمی پسندم 0
علی آسیابی:
22:05   |   1389/12/17  
بابا شما چرا به فلسفه گیر دادین این سایت طراحی صنعتی ایرانیه نه سایت فلسفه دینی ایرانی
در مورد ط ص صحبت کنید تا دلمون شاد شه
 
می پسندم 0
    
نمی پسندم 0

راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما