ارسال کننده: روح الله مریخ پور
تاریخ ارسال: 1389/10/27

 نقد سه محصول: کوکاکولا، سنجاق قفلی، فانوس طوفان

کوکاکولاکوکاکولا:
شیشه محبوب کوکاکولا توسط الکساندر ساموئلسن، یک شیشه گر سوئدی که به استخدام شرکت تولید شیشه روت در ایندیانا درآمده بود، طراحی شد. طرح وی در سال 1915 به ثبت رسید و در سال 1916 به بازار آمد. ساموئلسن این طرح را از عکسی از غلاف دانه کاکائو الهام گرفت که در دائره المعارف بریتانیکا دیده بود. علاوه بر این، شیارهای بطری نیز برای این طراحی شد که از بطری های رقیب قابل شناسایی بوده و حتی در تاریکی و از روی قطعات شکسته اش بتنوان تشخیص داد که این یک کوکاکولا است.

شیارهای عمودی و موازی، شکم برآمده، و بالا و پایین باریک بطری، به آن هویت بخشیده و شکل آن را متمایز می کند. جنس شیشه ها مخلوط با مواد معدنی بود که به بطری ته رنگ سبز می داد اما رنگ بطری در طول زمان تغییر کرده است، گرچه شکل تمامی بطری ها تا کنون به طرح اصلی وفادار بوده اند. کوکاکولا برای اولین بار در 1886 در یک داروخانه در آتلانتا فروخته شد. این نوشیدنی توسط یک داروساز به نام دکتر جان پمبرتون ساخته شده بود و نام و لوگوی آن -که یکی از ماندگارترین لوگوهای دنیاست- توسط کتابدار وی، فرانک رابینسون، به وجود آمد.

در 1899، کوکاکولا بعد از ده سال عرضه به صورت فله، برای اولین بار در شیشه عرضه شد. به خاطر استفاده از بطری های معمولی، اغلب از روی کوکاکولا تقلید می شد. این بطری، روند را تغییر داد. در این زمان، کوکاکولا آنقدر محبوب شده بود که در ایستگاه های مخصوص در خیابان های آمریکا عرضه می شد. بطری کوکاکولا، نشان می دهد هویت یک برند تا چه حد می تواند قدرتمند باشد. با گسترش کوکاکولا در سطح جهان و نمایش گسترش فرهنگ امریکا، این بطری با فونت اسپنسری اش در زبان های مختلف دنیا منتشر شد. تعداد کمی از طراحی بسته بندی وجود دارد که چرخه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را به خوبی پشت سر بگذارد. بطری کوکاکولا تبدیل به کالایی برای کلکسیونداران شده است؛ یک شیء نمادین، یک قطعه هنری و یک نمونه ضروری برای مطالعه در زمینه برند. فرم کمر بطری بارها دستخوش تغییر شده است.

کوکاکولا

معروف ترین نمونه، وقتی است که بطری بزرگ کینگ سایز در 1955 توسط ریموند لویی، که نقش مشاور طراحی را داشت، عرضه شد. طرح ساموئلسن همواره به عنوان نمونه ای از کار مارکتینگ مورد نقد قرار می گیرد. کوکاکولا سالیانه نزدیک به 47 میلیارد بطری فروش دارد. شکل اصلی بطری برای حفظ هویت کماکان حفظ شده است. در 1993 طرح کلاسیک ساموئلسن به فرم پلاستیکی ترجمه شد تا این نماد فرهنگی با استفاده از تغییرات تکنولوژی و مواد، به حیات خود ادامه دهد.

سنجاق قفلی:
بعضی وقتها یک محصول آنقدر مورد استفاده است که انگار همیشه وجود داشته است. سنجاق قفلی از این محصولات است؛ یک محصول خانگی دم دست که توسط والتر هانت، یک نیویورکی سازنده گل میخ و قلم نیش، به وجود آمد. به نظر می رسد که هانت از گیره های خیلی شل یا خیلی سفت که وقتی به پارچه کلفت فرومی-شدند، خم می شدند و فشار دادنشان دست را سوراخ می کرد خسته شده بود.

وقتی داشت با یک تکه سیم برنجی 20 سانتی (8 اینچی) بازی می کرد، راه حل ساده ای برای حل این مشکلات به ذهنش رسید: تاب دادن یک سر مفتول برای ایجاد حالت فنری، و درست کردن چیزی شبیه به گیره در سر دیگر مفتول که سر سوزن را نگه می داشت و از سوراخ شدن دست جلوگیری می کرد. درخواستی که هانت در سال 1849 برای ثبت اختراعش ارائه کرد، شامل تصاویری است از شکل های مختلف "گیره لباس"، با پیچ های گرد یا بیضوی و سه شکل که نشان می دهد می توان به این گیره ها شکل های مد پسند داد.

او در درخواست خود می نویسد که گیره اش هم تزیینی است و هم اینکه ایمن تر و بادوام تر از هر گیره ای است که تا کنون مورد استفاده بوده است، زیرا بر خلاف تمامی گیره ها، هیچ اتصالی ندارد که بشکند، یا محوری که شل شود. هانت مخترعی حواس پرت بود که ایده هایش را با ساختن نمونه آزمایش می کرد و فوق العاده خلاق بود اما در پول درآوردن استعدادی نداشت. پانزده سال پیش از این، او اولین ماشین خیاطی قابل ساخت را اختراع کرده بود، اما تصمیم گرفت که آن را ثبت نکند تا کارگران دست دوزی که در کارخانه ها مشغول به کار بودند، بیکار نشوند.

سنجاق قفلی

به همین منوال، او تمام ستایش ها و تشویقات را در طول این مدت به خاطر طراحی سنجاق قفلی از آن خود کرد، اما هیچ پولی از آن به دست نیاورد. حتی گفته شده است که او سنجاق قفلی را برای پرداخت بدهی 15 دلاری به رفیقش اختراع کرد. بعد از ثبت اختراعش در 10 آوریل 1849، هانت ایده اش را به مبلغ ناچیز 400 دلار به یکی از دوستانش فروخت.

فانوس طوفان:
چنین نامی بدین سبب روی این فانوس گذاشته شد که شعله اش بدون لرزش در بادهای شدید باقی می ماند. اما با وجود اینکه این نام، یک نام عمومی است، اما اغلب در مورد فانوس های لوله ای به کار می رود. شعله فانوس های لوله ای با جریان یافتن هوا در یک سیستم نیم بسته از طریق دو لوله فلزی در اطراف فانوس ایجاد می شود. نام اصلی فانوس های تیوبی بر اساس نحوه کارشان است: سیستم سوخت گرم و سرد که هردو توسط جان ایروین در سال 1868 و 1874 اختراع شد. در سیستم گرم، هوا وارد بدنه اصلی فانوس -حباب شیشه ای- می شود. مخلوط هوای گرم و گازهای سوخته به سایبان فانوس -بخش بالایی فانوس- رفته و بخش قابل توجهی از آن از طریق دو لوله کناری به پایین هدایت می شود تا شعله را تغذیه کند. در سیستم سرد، همان طور که از نامش پیداست، به گازهای سوخته گرم اجازه بازگشت به شعله داده نمی شود، در عوض گازهای سوختی از طریق حفره ای در سایبان فانوس خارج شده، و هوای تازه از طریق درپوشی که زیر قسمت دودکش مانند قرار دارد، وارد لوله ها شده و مستقیما به سمت شعله می رود.

به همین دلیل گرچه فانوس های سرد کارایی کمتری در مصرف سوخت دارند، اما شعله ای بلند و سفید ایجاد می کنند. شعله آنها تقریبا نوری دو برابر شعله سیستم گرم تولید می کند. کارخانه امریکایی تولید لامپ و فانوس، R E Dietz، فانوس های کاربردی را از سال 1840 تولید کرده است. فانوس های سیستم گرم را از سال 1868 و فانوس های سیستم سرد را از سال 1880 وارد خط تولید کرده است؛ با این حال فانوس های لوله ای توسط بسیاری از شرکت ها در طول این سالیان تولید شده اند.

فانوس توفان

فانوسی که در اینجا نشان داده شده است، ساخت Dietz بوده و برای روشنایی خیابان ها و بزرگراه ها، برای نشان گذاری موانع به کار می رفته است. گرچه کاربرد عملی این فانوس ها باقی است، اما امروزه به عنوان یک وسیله تزیینی تاریخی از آن استفاده می شود، یک نور ملایم برای روشن کردن پستو، به جای استفاده در مواقع و شرایط خطرناک که هدف اصلی ساخت این فانوس بوده است.

منبع انگلیسی: محصولات 12، 14 و 109 از کتاب Phaidon Design Classics



تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/content/?id=800&rnd=2251