C:\newdesign/thesis/17-shabrukh.pdfنام و نام خانوادگی:
شبنم یزدان پناه
تاریخ دفاع:
1393/6/25
دانشگاه: هنر اصفهان
مقطع:
کارشناسی
نمره: 20
استاد راهنما: سعید علیاری
خلاصه پایان نامه: تخیل از جمله ویژگی های دوران کودکی است که از طریق امر خیالی را واقعی پنداشتن،ظرفیت مثبتی را به وجود می آورد که نه تنها بیمارگونه نیست بلکه برای کودکان سازنده نیز می باشد و خود گذرگاهی برای رسیدن به ظرفیت والای تخیل در دوره های بعدی زندگی است. از جمله موارد موثر بر شکوفایی خلاقیت کودکان پرورش مثبت قوه تخیل می باشد که از آن نه تنها به صورت مثبت در راستای پرورش کودکان استفاده نشده است، حتی گاهی سرکوب نیز شده است.
در دنیای امروز و علی الخصوص در کشور ما با وجود تلاش های بسیاری که برای رشد و پرورش استعدادهای کودکان شده است ضرورت طراحی متناسب و سازگار با قوه تخیل کودکان احساس می شود. بهره گیری مثبت از این استعداد کودکی، زمینه شکوفایی خلاقیت،آشنایی و همراهی والدین با فضای تخیلی آنان و در نتیجه پرورش مناسب کودکان را سبب می شود. هدف این رساله دست یابی به مجموعه ای است متناسب با فضای تخیلی کودکان در اتاق آنان که نتایج فوق را به دست می دهد.
خلاصه پایان نامه: اسباب بازی محصولی فرهنگی و ظرفی برای انتقال فرهنگ است. این انتقال همیشه سودند نیست و تهاجم فرهنگی، شکلِ زیانبخش این انتقال است. تهاجم فرهنگی می تواند فرهنگ جامعه را از حرکتش به سمت فرهنگ آرمانی منحرف سازد. از این رو مقابله با تهاجم فرهنگی به وسیله ی اسباب بازی، جز با شناخت فرهنگ آرمانی امکان پذیر نیست. در رساله حاضر ضمن اشاره به تعریف فرهنگ آرمانی بر مبنای اندیشه ی اسلامی، رویکرد طراحی احساسگرا و مطالب مرتبط با اسباب بازی نیز از دریچه ی فرهنگ آرمانی مطالعه و نقد گردیده اند. پس از آن با تعیین گروه سنی کاربران (کودکان 6-9 سال)، فعالیت های پژوهشی در دو گام مطالعه ی موردی اسباب بازی هایی که تاکنون برای مقابله با تهاجم فرهنگی طراحی شده اند و شناخت بیشتر کاربران در قالب گفتگو با 60 نفر از کودکان انجام شد. این گفتگوها پیرامون ویژگی های احساسی (همذات پنداری، آشنایی، میزان علاقه-مندی)، قضاوت های اخلاقی و فراوانیِ اسباب بازی هایِ 15 شخصیت مهم دنیای کودکان انجام گردید. در نهایت از تحلیلِ پژوهش ها و موضوعات مورد مطالعه، خلق داستانی که پشتوانه ی تأثیر فرهنگی احساسی بیشتر اسباب بازی بر کودکان باشد، راهکاری منطقی به نظر رسید. سپس داستانی کوتاه که حاوی برخی علایق رفتاری احساسی کودکان، و نیز برخی اولویت های ارزشی مقابله با تهاجم فرهنگی بود با مشورت دو تن از مربیان کودک و یک نویسنده کودک ایجاد شد. در گام عملی، ایده هایی برای طراحی اسباب بازی از دل داستان به دست آمد و در نهایت این ایده ها نسبت به معیارهای طراحی ارزیابی و پالایش و محصولات نهایی خلق شد. محصولاتی که امید است مصداق طراحی احساسگرایانه اسباب بازی برای مقابله با تهاجم فرهنگی باشند.