طراحی صنعتی ایرانی

اولا این رو در نظر داشته باش که اگر کنکور قبول نشی به احتمال زیاد زندگی بهتری خواهی داشت بنابراین موقع درس خواندن و یا مشاهده کردن درس خوندن دیگران، این فکر رو از سرت بیرون کن که در حال مسابقه مهمی هستی. کافیه به زندگی اساتید دانشگاه و زندگی بقال سر کوچه نگاه کنی و ببینی که کدام یک برای جامعه مفیدتر هستند و ضمنا کدام یک زندگی مرفه تری دارند. پس درس رو به عنوان یک تفریح و یک روش زندگی که برای خودش روش باحالیه بخون نه به عنوان یک مسابقه.
دوم اینکه به مدت طولانی تری پای کتاب بمون و به محض اینکه حواست پرت شد، درس خوندن رو رها نکن. هر بار که مطالعه رو قطع کنی و یک چرخی بزنی، همه چیز Restart میشه و دوباره بعد از چند دقیقه حواس پرتی میاد. ولی اگر طولانی بمونی، حواس پرتی بعد از چند دقیقه میره و مطالعه رو ادامه میدی. ضمنا موقع مطالعه دراز نکش و لم نده.
سوم اینکه ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" یعنی هیچ اراده و قوتی جز اراده خدا نیست رو بگو و بعدش با قوت تمرکز کن روی مطالعه. وقتی این کار رو چندین بار تکرار کنی، هر بار که بخواد حواست پرت بشه مغزت ناخودآگاه یاد این ذکر و اینکه بعدش باید مطالعه بکنه میافته و خود به خود بعد یک مدت مغزت شرطی میشه.

خستگی ذهن دقیقا رو همین ری استارت شدن ذهنه که علی آقا گفتند که با چند بار حواس پرتی و دوباره تمرکز گرفتن بکلی باعث خستگی ذهن میشه و اگه تونستی متمرکز بشی مطمئن باش خیلی کم خسته میشی

آقای علی شیخ پور: لایـــــــــــــــــــــــــــــــــــک مبسوط
عزیزم اولش که آدم شروع به درس خوندن میکنه تمرکز سخته. برای خودت زمان بگذار مثلا 20 دقیقه بخون. 30 دقیقه استراحت کن ! هی زمان و کم کن. البته این و یک روانشناس بهم گفت. ولی نظر خودم من اینه که ما چون مجبوریم درس بخونیم نمیتونیم بخونیم. باید عاشقانه بخونی با کیف بخونی...

سلام
ممنون آقای پارادوکس!اواخر ذهنم خیلی تنبل شده بود.
ممنون خانم چپدست.درسته ولی نمیشه گفت اونایی که مرتب هستن خلاق نیستن!هر چند مرتب بودن به من نیومده!هم نامنظمم و هم شلخته!
البته شلختگی من از یکم گذشته!
حرف شما درسته آقای شیخ پور!تا الان از درس میترسیدم...حالا نظرم عوض شد.
ممنون خانم پارسیا!از این به بعد با عشق درس میخونم.
ممنون از همه