اندر احوالات سر جلسه ی امتحان جهت دگرگون شدن جو سایت
آنگه که به سر کوچه شاهرود رسیدم ، امتحان از یاد بردم چرا که کرور کرور طراح صنعتی آمده بود امتحان بدهد و من خود را همانند نگینی کشف نشده یافتم

همه طراح بودند و خوشتیپ! من خوشتیپ بودم اما طراح نشده بودم(تغییر رشته دادم)
تخته شاسی ای آورده بودم در اندازه ی آ2 برای گشایش دل و کاغذ...
ناگهان بادی وزید ،تخته ام بی رحمانه آنچنان به خودروی فلک زده ای ضربه میزد که پیش خود زمزمه کردم وای وای ،وارد دانشگاه نشده 500000 تومان پیاده شدم!!!
درون سالن ژست طراحان به خود گرفته ،گوشه ای مشغول تمرین شدم
به اتاق امتحان که وارد شدم ، بانویی دیدم که با خود کرور کرور پلی کروم و تاچ آورده بود به سختی دهانم را بستم و خود را به بیخیالی زدم. گوشه ای دنج یافتم و وسایلم را به آنجا بردم ، امتحان شروع شد و دختران با اعتماد به نفس تمام از این گوشه به آن گوشه ی کاغذ یکسره خط کشیده و آلودگی صوتی ایجاد می کردند. من هم به خود هی همی گفتمی: نه تو خوبی....تو خوبی....تو خوبی...