طراحی صنعتی ایرانی

کد 2853
با توجه به پرسش های مکرر مطرح شده از طرف برخی داوطلبان شرکت کننده در آزمون فوق الذکر، در خصوص مالکیت صهیونیستی بسته بندی مطروحه در صورت سوال، بهتر دیدم که توضیحات مربوطه را برای علاقه مندان به بحث مذکور، در این بخش درج نمایم:
.
اول. با توجه به آنکه پس از تجارت اسلحه و مواد مخدر، یکی از سودآورترین صنایع در سطح دنیا، صنعت بسته بندی است، و نیز به دلیل نقش حیاتی آن در مباحث لجستیک، پُر بی راه نیست که این صنعت، حالتی استراتژیک یابد. در حال حاضر تکنولوژی ساخت برخی از پرمصرف ترین گونه های بسته بندی همچون مواد چندلایه و درپوش قوطی های فلزی نوشابه جات، در انحصار شرکت های اسرائیلی است. جالب این است که این فرایند تنها طی سه بخش کشش ورق آلومینیوم، قرارگیری درب بر روی قوطی پر شده، و فِلَنج نمودن لبه ها به یکدیگر صورت می گیرد. این نکته، هم از دیدگاه سازمان های ذی ربط دولتی و هم از سوی افراد حرفه ای این صنعت پوشیده نیست؛ چندی پیش در مورد امکان پذیری تولید مواد چند لایه در داخل کشور، با یکی از متخصصین مجرب در این زمینه صحبت به میان آمد و نظر ایشان بر آن بود که تمایلی بر انجام این کار ندارند چون دخالت در مسئله ای کاملاً استراتژیک محسوب می شود. در واقع اصل قضیه آن است که تولید این اقلام، مستلزم وجود تکنولوژی پیشرفته ای نیست ولی وقتی که فلان شرکت خارجی می تواند تنها یک خط تولید اتصال این درپوش ها به بدنه ی PET را به قیمتی در حدود 250 میلیون تومان بفروشد، دلیلی نمی بیند که زمینه پدید آمدن رقبای بالقوه را فراهم نماید.
.
دوم. هرچند در متونی که عمده مخاطبان آن را عوام تشکیل داده و با نام تجاری بسته بندی (و نه نام علمی آن) به جستجو در این زمینه می پردازند، چاره ای جز تبعیت از شرایط موجود جهت انتشار اطلاعات علمی نیست، لیکن طرح سوال در این زمینه، به گونه ای که ضمن نام بردن از نشان تجاری کارخانه ای که حتی در تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردهای تبلیغاتی نیز دیگر به چشم نمی خورد، در دفترچه کنکور آزمونی دولتی و پر مخاطب، آن هم مخاطبانی که در این زمینه متخصص اند، می تواند به عنوان حرکتی بحث برانگیز محسوب گردد، که خوشبختانه به دلیل مشخص نبودن نام طراح سوال، امکان بحث و تبادل در این زمینه فراهم می باشد. جالب این است که نمونه مطروحه، ناکارآمد ترین و نامناسب ترین انتخاب از تولیدات آن کارخانه است: نمونه "هرمی" که سمبل گروه های فراماسونری است. در بحث های مربوط به نشانه شناسی، برخی علائم بر افراد یا گروه های خاصی دلالت دارند مانند عدد 666 یا FFF برای شیطان پرستان، تبر رو به پایین برای گروه های ضد عدالت و آنارشیست، پنج ضلعی وارونه با یک ضلع در بالا برای ملحدان، صلیب وارونه یا سر بُز با شمعی بر بالای آن به نشانه تمسخر مسیح، و چشم و هرم به نشانه شیطان پرستی. آنچه به نظر می آید آن است که استفاده، ترویج و تکرار این علایم به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه، نوعی منفعت برای عامل ایجاد کننده آن به همراه دارد؛ به عنوان مثال عدد 95 که نشانه بهائیت است، در یکی از کارخانجات صنایع غذایی ایران، مورد توجه قرار گرفت و "رب 95" را به بازار ارائه نمود و در طی زمان عمده ای از پخش هر یک از تبلیغات تلویزیونی خود، به صورت مداوم، تنها این عدد را تکرار می کرد.
لازم به ذکر است که این نوع بسته بندی با نام کلاسیک نیز نامیده می شود و به دلیل ناکارآمدی در زمان استفاده کاربر، مدتهاست که از چرخه تولید کشورهایی چون آمریکا، که سعی زیادی بر استفاده از نماد چشم به جای هرم بر روی اسکناس دلار دارند نیز کنار گذاشته شده است.
.
سوم. پاسخ این سوال که چرا مسوولین ذی ربط از ورود آن به بازار ایران جلوگیری نمی نمایند شاید مبتنی بر تحلیل زیر باشد:
اولاً، در زمان حاضر، نمونه جایگزین مناسبی فراهم نشده است و با توجه به آنکه با استفاده از این محصول، امکان استیلای کفار بر مسلمین فراهم نمی گردد، مسئله مشمول قاعده فقهی نفی سبیل "و لن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلا" نمی گردد.
ثانیاً، با توجه به آنکه در صورت عدم استفاده از این کالا، خسارت و زیان بر کشاورزان و تولیدکنندگان موادغذایی و غیره حادث می گردد، بنابراین ممکن است مسئله مشمول قاعده "لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام" شود.
.
چهارم. آخر آنکه به دلیل عدم درج تصویر سه بعدی از محصولی که گسترده آن مورد سوال بوده است و نیز با توجه به نکته سنجی و ابراز نظر یکی از بازدیدکنندگان مطلب ارسالی در سایت، مبنی بر این که در صورت سوال کنکور، به بسته بندی سه گوش اشاره شده که نمی تواند چهار وجه (یا سه وجه) داشته باشد (که دقیقا صحیح بوده و مبتنی بر اصول پایه هندسه فضایی است که از سه نقطه واقع در فضا، به هر صورتی که نسبت به یکدیگر قرار گیرند، تنها "یک" صفحه می گذرد)، در هر حال، صورت سوال غلط بوده و لازم است که از گردونه سوالات حذف گردد. جای آن دارد که به طراح محترم تذکر داده شود که ضمن بذل توجه بیشتر، دیگر بار وضعیتی را ایجاد ننمایند که منطقاً به غیر از دو حالت محاربه یا جهل، حالت سومی را در مورد ایشان نتوان متصور شد.

مرسی.

مرسی از حوصله شما.