ارسال کننده: shishin
تاریخ: 1387/01/24
تعداد بازديد : 8263

تأثیر برند

طراحی + علامت تجاری (برند)؛ شما با این ترکیب بی نقص یک برنده هستید.

طرح ها می توانند دنیا را عوض کنند. این حرف ممکن است به نظر خیلی بزرگ بیاید، اما مردم باید آن را باور کنند؛ این مبحثی است که طراحان روی آن را کار کردند و در کنفرانس ها به مذاکره پرداختند. مطمئنا باورش سخت است، اما همین باور است که باعث پیشرفت امروز شده است.

همه یک طرح خوب را دوست دارند و آن را تشویق می کنند. اما باید این را قبول داشت که طراحی هر چیزی مادامی موفق است که پیام مورد نظر را با کاربر برقرار کند.

بر خلاف هنر، در طراحی یک محصول، قوانینی حاکم هستند: مختصاتی که محصول در آن تعریف می شود و یک برندی (علامت تجاری) که آن مختصات را در بر می گیرد. رمز زنده ماندن در یک همچین ساختاری چیست؟ دانستن اینکه چه زمانی می شود مختصات و چهارچوب را شکست، بدون اینکه چیزی از دست برود!

طراحی همیشه یک تلاش پر هیجان است، اما خلق یک استراتژی اینطور نیست! طراحی همیشه باید یک ابتکار، یک چیز نو باشد.

آیا شما می توانید جهانی را بدون نوآوری تصور کنید؟ جهانی که بودن داروهای اولیه ای مثل پنیسلین که یک عفونت کوچک را که می تواند کشنده باشد از بین می برد، جهانی که همچنان لباس هایمان را در یک رود خانه با کشیدن سنگ بر روی آن ها تمیز کنیم؟ جهانی که نتوانیم غذایمان را بیش از یک روز نگه داریم، زیرا که نمی توانیم آن را منجمد و سرد نگه داریم؟ تصورش سخت است.

"استیو هیلتون" (Stive Hilton) معتقد است که پشت هر برند تجاری بزرگ، ابداع و خلاقیتی وجود دارد که منفعتی عام و با ارزش دارد، و مثال هایی می زند که چگونه یک مارک توانسته در یک کشور در حال توسعه مشتری های خود را افزایش دهد و پشت هر مارک و علامت تجاری ای یک ابتکار و نو آوری عالی وجود دارد تا آن را به فروش برساند.

مارک ها همه جا هستند، جایی در غرب نیست که شما بروید و آن ها را نبینید! برند ها نه تنها نقش مهمی در ترفیع کالاها داشته اند بلکه در به هدف گرفتن مشتری نیز استادانه عمل می کنند. زمانی که شما یک محصول مارک دار را می خرید، از سه چیز اطمینان دارید:
1- محصول خریداری شده یک محصول منحصر به فرد است
2- مطابق با ذوق و سلیقه شخصی شماست
3- اطمینان از کیفیت

شرکت کوکاکولا، محصول خود را در آفریقا در راستای مبارزه برای سلامت جنسی علیه بیماری ایدز استفاده کرده؛ شرکت مک دونالد سنتی قدیمی در حمایت از جامعه های محلی دارد؛ MTV فعالیت های خود را برای تغییر رفتار آینده در مقابل ایدز قرار داده؛ حمایت های محیطی و حقوق بشر و سوپرمارکت های ASDA علیه خشونت های داخلی فعالیت می کنند. همه ی این شرکت های بزرگ مهارت های خلاقانه ای را به کار گرفته اند تا پیام خود را به سمت خود و آرم اقتصادیشان هدایت کنند.

محققین دریافته اند که برند های معروف و تأثیرشان بر روی حافظه و ذهن و یا رفتار، در درجه ی اول اهمیت قرار دارد. تحقیقات نشان می دهد که مارک های معروف در مصرف کننده ایجاد پاسخ مثبت می کنند، از طرفی نشان داده شده که استحکام (ثبات) در مارک تأثیر مثبتی بر رفتار مشتریان داشته که این موضوع در صورت ارتباط تنگاتنگ تجاری با مشتری قوت بیشتری پیدا می کند. ایجاد این ارتباط می تواند از طریق یکپارچه بودن صدای تمام عناصر برند، شکل بگیرد.

مردم چیزی یا شخصی را نیاز دارند تا بتوانند روی آن حساب کنند و به این ترتیب آنها هنگام خرید شناخته شده ترین مارک را انتخاب می کنند. زیرا از طریق پیام برند، به آنها اطمینان داده شده که می توانند به این مارک اعتماد کنند.

لوگوی شناخته شده... رنگ شناخته شده و آرم مشخص شده... همه آنها این باور را می آورد که "بله، این همان چیزی است که به من خیانت نخواهد کرد. این چیزی است که من می توانم به آن اطمینان کنم."

منبع: http://www.designnewsnext.com/Article/119.html

تهیه شده در: https://www.newdesign.ir/content/?id=267&rnd=1292

نظر بازديدکنندگان (3)


مطالب مرتبط:
راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما