ارسال کننده: نصیبه سلطانی
تاریخ: 1388/10/11
تعداد بازديد : 15050

نشریه نیوساینتیست در ژانویه 2009، در مقاله ای به معرفی اختراعات ویژه در سال های اخیر پرداخته است. این اختراعات، اختراعاتی عادی نیستند، بلکه پیش بینی می شود که مشابه اعجازهای فناوری در عصر حاضر، آنها هم الگوی زندگی بشر را در دهه های پیش روی دگرگون سازند.

اگر 30 سال پیش را به یاد آورید. نگاهی به اتفاقات مهم آن دوره، یکنواختی آن روز های دنیای فناوری را به وضوح نشان می دهد. شاید بتوان اوج هیجان آن سال ها را در سال 1979 / 1358 دانست، زمانی که شرکت ژاپنی نت، اولین شبکه تلفن همراه را در توکیو راه اندازی کرد. گرچه برای چند دهه این چیزها اسباب بازی دست ابرپولدارها بود، ولی امروز آن قدر گوشی همراه وجود دارد که نیمی از ساکنان زمین بتوانند یکی از آن ها داشته باشند.

1. بینایی فوق العاده
بر خلاف نور مرئی، امواج رادیویی می توانند از مواد جامد عبور کنند. در سال 2006، گروهی از دفتر مشاوره مهندسی کمبریج در انگلیس اعلام کرد که سیستمی در قطع یک کیف ساخته که می تواند با ارسال علایم رادار در باند فوق پهن و شنیدن پژواک آن، افراد را از پشت دیوار های آجری تشخیص دهد. به ادعای مسئولان این شرکت، علایم این دستگاه که «پریزم 200» نام گرفته، می تواند از مصالح ساختمانی با ضخامت 40 سانگروهتر عبور کند و فعالیت ها را تا فاصله 15 متر تشخیص دهد.

به پیشنهاد گروه سازنده، این ابداع می تواند برای رهگیری افراد در شرایط گروگان گیری فوق العاده کارآمد باشد، ولی با این حال ضعف بسیار حادی نیز دارد. برای جلوگیری از نا پیدا شدن افراد به واسطه دیوارها و دیگر اشیای ثابت، این دستگاه فقط اهدافی را شناسایی می کند که به سرعت پژواک های گوناگونی را تولید می کنند. به بیان دیگر، پریزم 200 افراد را فقط در حال حرکت تشخیص می دهد.

در همین حال، گروه دیگری در آلمان که بر پروژه مشابهی کار می کند، چند گام از گروه انگلیسی جلوتر است. حتی مجسمه آدم هم از حسگر راداری گروه آقای اروین بیبل در امان نیست. گروه آقای بیبل در دانشگاه فناوری مونیخ وسیله ای ساخته که حرکات بسیار جزئی را از پشت درهای بسته هم تشخیص می دهد، حتی تنفس و تپش قلب افراد را!

این گروه دریافته است که طیف امواج رادیویی بین 433 مگاهرتز تا 24 گیگاهرتز که می تواند از پوست و استخوان بگذرد، توسط لایه ای از چربی که ماهیچه را دربر می گیرد، نظیر ماهیچه قلب، بازتاب می شود. این یافته با استفاده از اثر دوپلر برای تشخیص تغییرات حرکتی کوچک تر از سانتی متر به دست آمده است.

2. ناپدید شوید
اخیرا رویاهایی از داستان های علمی- تخیلی برای تحقق «شنل های نامرئی کننده» سر بیرون آورده اند. اولین آنها که فقط روی ریزموج ها کار کرده بود، در سال 2006 عرضه شد. بعد از آن تلاش های دیگری هم برای رقابت با توانایی های هری پاتر شروع شد.

این گونه وسایل برای ناپدید کردن یک جسم، امواج الکترومغناطیسی اطراف آن را منحرف می کنند. تا کنون تنها راه برای رسیدن به شنل های نامرئی کننده استفاده از متامتریال ها بوده که برای فعل وانفعال با نور و هدایت آن به شکل قابل کنترل، از اجزای الکترونیکی ساخته شده اند.هدف این مواد، پدید آوردن پوششی نامرئی کننده است که برای طیف وسیعی از بسامدهای مرئی قابل استفاده باشد. البته دست یافتن به چنین موادی آسان نیست. اجزای تشکیل دهنده آنها باید از طول موج نوری که برای تعامل با آن ساخته شده اند، کوچک تر و ظریف تر باشند. در سال گذشته میلادی گروهی از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، ماده ای ساخت که نور قابل مشاهده را بیش تر از آن که بازتاباند، به سمت پشت منحرف می کرد. تحقیقات گروه دیگری از دانشگاه سنت آندرو در انگلیس هم نشان داد که متامتریال ها بر روی گستره ای از بسامد ها موثر هستند.

حتی گروهی از دانشمندان دانشگاه علوم و فناوری هنگ کنگ در چین هم در همین راستا، روی پوشاندن اشیا در فاصله ای معین کار می کنند. این گروه استفاده از مواد تکمیلی را پیشنهاد می کند که ویژگی های نوری آنها سبب می شود یکدیگر را حذف کنند. یک موج که به سمت هواپیما تابیده می شود، پس از برخورد به ماده اول منحرف می شود، ولی این انحراف با عبور موج از ماده مکمل از بین می رود و چنین به نظر می آید که هیچ ماده ای آنجا نیست.

3. درمان از راه دور
گوشی های همراه جدید شاید قابلیت های بیش تری از وسیله ارتباطی استار تک داشته باشند، ولی اسکنر طبی قابل حمل دکتر بونز که جراحات داخلی را فورا نمایش می دهد، قدری دیگر طول می کشد تا به دنیای واقعی وارد شود. ولی وقتی که وارد بازار شود، یک گام هم جلوتر خواهد بود! مهندسان در حال توسعه این اسکنر قابل حمل هستند که نه تنها آسیب های داخلی را نمایان می سازد، که آنها را در یک لحظه مداوا می کند.

راز نهفته در فناوری این اختراع، به کارگیری امواج با بسامد بالا است. هم اکنون پزشکان از امواج فراصوت برای بررسی و عکس برداری از جنین در رحم مادر استفاده می کنند. اما با افزایش شدت این امواج و متمرکز کردن آن ها روی یک نقطه می توان حرارت کافی را برای پختن بافت بدن پدید آورد!

تحقیقات لاورنس کرام از دانشگاه واشنگتن در سیاتل نشان داده است که امواج فراصوت با شدت بالا می تواند رگ های در حال خون ریزی را داغ کند. شرکت او، آلتراسوند تکنولوژی، وسیله ای دستی ساخته که به جراحان اجازه می دهد با نفوذ به ارگان پر از خون، بریدگی را داغ کند. کرام ابراز امیدواری کرده که در سال جاری بتواند این فناوری را روی بشر هم آزمایش کند.

همچنین امواج ضعیف فراصوت می تواند برای تشخیص جریان سریع خون در رگ در حال خونریزی نیز به کار بیاید. آژانس پروژه های تحقیقاتی دفاعی پیشرفته آمریکا روی وسیله ای به نام «سیستم انعقاد صوتی خونریزی عمیق» سرمایه گذاری کرده که با بهره گیری از امواج فراصوت، هر دو عمل تشخیص و درمان رگ بریده را انجام می دهد.

این وسیله شامل آرایه هایی از فرستنده-گیرنده های فراصوتی است که به دور عضو آسیب دیده پیچیده می شود. فرستنده-گیرنده ها، امواج کم انرژی فراصوت منتشر و بازتابش رگ های مجروح را اسکن می کنند. اگر این آرایه ها در یک رگ نشتی تشخیص دهند، فورا این نشتی را قطع می کنند.

4. مرد عنکبوتی، پای مارمولکی
شخصیت پیتر پارکر در مرد عنکبوتی سبب شد که بالا رفتن از دیوار آسان به نظر برسد، ولی تکرار آن حرکات عجیب و غریب در دنیای واقعیت، سال ها است که محققان را در تلاش برای بالا رفتن از دیوار نگه داشته است. دلیل این امر واضح است؛ دست کش و کفش های مرد عنکبوتی باید بتواند وزن یک انسان با ابعاد متوسط را در حالی که از آسمان خراش آویزان شده، تحمل کند.

اما برخلاف اغلب مردم، دانشمندان عنکبوت را برای الگوی بالا رفتن از دیوار نپسندیده اند. آنها مارمولک را ترجیح می دهند. در سال 2003، آندره جیم از دانشگاه منچستر در انگلیس، ماده ای را با موهای میکروسکوپی طراحی کرد که مشابه سطح پای مارمولک است. نیروی بین مولکولی واندروالسی، که در مقیاس های کوچک موثر است، باعث چسبیدن مو ها به دیوار می شود و از آنجاکه پای مارمولک از میلیون ها مو پوشیده شده، منجر به جاذبه قدرتمندی می شود که حیوان را روی دیوار نگه می دارد. مواد اولیه مویی که جیم ابداع کرده، از ماده ای به نام کپتون تشکیل شده است، و درصورتی که 1 سانتی متر مربع از آن محکم به سطحی قائم فشار داده شود، می تواند وزنه ای به جرم 1 کیلوگرم را نگه دارد.

ولی برای افزایش مقیاس این اختراع تا ابعاد کاربردی، مشکلاتی وجود دارد. برای مثال، برای پوشش دادن سطح لازم جهت نگه داشتن یک نفر، موها باید بلند باشند و مشکل موهای بلند، در هم پیچیده شدن آنها است. یکی از دانشمندان دانشگاه صنعتی تورین در ایتالیا راه حلی برای این مشکل یافته است. او در سال 2007، طرحی ارائه کرد که مشابه درخت صنوبر، متشکل از نانولوله های کربنی بلند در یک تنه و نانولوله های کوتاه تر در شاخه ها بود. وی با این ابتکار، دست کشی ساخت که هر جفت از آن حدود 10 کیلوگرم را تحمل می کرد.

با این وجود، طبیعت همچنان در این زمینه برتری دارد! چه آن که کثیفی میان موهای مصنوعی ویژگی چسبناکی را کاهش می دهد، ولی پاهای مارمولک می تواند خود را تمیز کند.

5. شما هم انرژی تولید کنید
گوشی همراه شما یکی از اعجازهای عصر جدید است. با این حال فارغ از این که چه قابلیت هایی دارد، وقتی که شارژ باتری اش به انتها برسد، دیگر هیچ فایده ای ندارد. اما چقدر عالی می شد اگر از این باتری ها خلاص می شدید و تمام انرژی مورد نیاز وسیله الکترونیکی تان را از دنیای اطراف تامین می کردید؛ مثلا سیم شارژر آن را به لباستان می زدید!

چند ماه پیش، زیهونگ لین وانگ از موسسه فناوری جورجیا در آتلانتا، پارچه ای ساخت که از نانوسیم های اکسید روی بر رشته های کلوار بافته شده است. هر بار که این ماده خم یا مچاله می شود، جریان الکتریکی ضعیفی را تولید می کند. وانگ و گروهش دریافته اند که اگر هر پارچه ای را با نواری از این فلز بپوشانند، می توانند الکتریسیته حاصل را جمع کنند. با بهره گیری از این فناوری می توان انرژی دستگاه هایی را که در بدن انسان قرار می گیرند، مانند دستگاه تنطیم کننده ضربان قلب، از خود فرد گرفت.

گروهی به هدایت دیوید ترن در داشگاه استنفورد کالیفرنیا هم ژنراتوری ابداع کرده اند که از فعالیت قلب، الکتریسیته تولید می کند. تولید الکتریسیته توسط این دستگاه با جلو و عقب کردن یک آهن ربای ریز در سیم پیچی کوچک صورت می گیرد. آهن ربا در یک لوله سیلیکونی مملو از مایع با دو بالون متصل به هر دو انتها قرار گرفته و کل دستگاه در قلب جای می گیرد. وقتی قلب می تپد، بالون ها یکی پس از دیگری جمع می شوند و به مایع داخل لوله، نیرو وارد می کنند. نیروی وارد بر مایع سبب جلو و عقب شدن آهن ربا در لوله می شود.

اما جالب تر از هر دوی این روش ها، ابتکار آدام هلر از دانشگاه تگزاس در آستین است. او سلولی سوختی ساخته است که می تواند در رگ قرار بگیرد و از گلوکز خون به عنوان سوخت استفاده کند و جریان الکتریکی تولید کند.

6. جت پک
جت های فردی جایگاه ویژه ای در دنیای ماشین های رویایی دارند، چراکه چندین دهه است که مهندسان آنها را می سازند و می پرانند و البته در اغلب موارد سقوط می کنند!

کمربند های موشکی، شاید بیش از همه نمونه های مشابه در فیلم تاندربال محصول سال 1965 از سری فیلم های جیمز باند، در جشن افتتاحیه المپیک 1984 لوس آنجلس و در صفحات مجلات علمی دیده شده است. 40 سال از پرواز اولین کمربند موشکی می گذرد، ولی تمام این ماشین ها یکسان کار می کنند و متاثر از محدودیت های مشابهی هستند.

کمربند های موشکی با تسریع فرآیند تجزیه پیروکسیدهیدروژن به بخار و اکسیژن که به سرعت منبسط می شوند، نیروی پیشران مورد نیاز را تامین می کنند. مشکل اینجا است که هر یک از این ماشین ها تنها برای 30 ثانیه می توانند نیروی پیشران لازم را تولید کنند. با این اوصاف، چه کسی به داشتن چنین وسیله ای رغبت نشان می دهد؟

در 1999، شرکتی به نام «میلنیوم جت» در سانتاکلارای کالیفرنیا، یک ماشین پرواز فردی ساخت که بر آن دو روتور عمودی نصب شده بود که از یک موتور پیستونی نیرو می گرفتند. گرچه این تلاش امیدوارکننده بود، ولی با سقوط ماشین در پروازی آزمایشی، این شرکت عملیات توسعه آن را در سال 2003 موقف کرد.

با وجود همه شکست هایی که مهندسان در این زمینه متحمل شده اند، شرکت هواپیماسازی مارتین در کرایست چرچ نیوزیلند در تابستان گذشته، «جت پک» کاملا متفاوتی را پرتاب کرد. نکته جالب در مورد محصول این شرکت این است که به جای یک موتور راکت، از دو موتور توربوجت نیرو می گیرد. بنابر این می توان آن را به شایستگی یک جت پک نامید.

توربوجت ها با گرداندن دو روتور که به طور عمودی نصب شده اند، نیروی برخاستن را تامین می کنند. این ماشین پرواز از سوخت خودرو استفاده می کند و با یک باک پر، می تواند 30 دقیقه در هوا پرواز کند و مسافت 50 کیلومتری را بپیماید. البته مخترعان با تعبیه یک چتر نجات، فکر روز مبادا را هم کرده اند.

تنها نکته منفی د این وسیله پرنده فردی، قیمت 100 هزار دلاری آن است. با این پول می توان یک خودروی آخرین مدل خرید. با این وجود، شرکت سازنده اعلام کرده که در حال دریافت سفارش های متعددی است و ابراز امیدواری کرده که در تابستان یا پاییز آینده، اولین سری از این محصولات را به دست مشریان برساند. موسس این شرکت، گلن مارتین می گوید که در ابتدا تصور می شد محصولشان صرفا یک اسباب بازی برای بچه پول دارها باشد، ولی در فهرست مشتریان می توان افراد نظامی، گروه های تجسس و نجات و اقشار دیگر مردم را دید.

7. خودروی دیگر من یک فضاپیما است
احساسی خیال انگیز: تصور کنید فارغ از جاذبه زمین، در کشتی فضایی شخصی تان نشسته اید و در حال گردش در یک مدار، از مشاهده غروب خورشید لذت می برید.

این روزها ایده رفتن به فضا با فضاپیمای اختصاصی، دیگر خنده دار نیست. اما بزرگ ترین مانع تحقق آن، یافتن راهی مقرون به صرفه برای پرتاب به فضا است. روش متعارف و رایج فعلی، پر کردن یک لوله فلزی از سوخت پر انرژی و ایجاد احتراق در یک انتهای آن است. اما همین روش معمول 100 میلیون دلار به ازای هر پرتاب هزینه دارد.

یک راه برای کاهش این هزینه، به کارگیری بال است. نیروی بالابرنده ای که بال ها تولید می کنند، به بالا رفتن کشتی از جو کمک می کند. به این ترتیب میزان سوخت مورد نیاز کاهش یافته و وزن کشتی نیز کم می شود.

این راهبردی است که توسط دو شرکت خصوصی Virgin Galactic و XCOR.Aerospace  برای توسعه دو وسیله مسافرت به فضا، تبیین شده است.

فضاپیمای ویرجین گالکتیک، موسوم به اسپیس شیپ 2 که قرار است عملیات خود را از سال 2010 آغاز کند، تا ارتفاع 15 کیلومتری را با یک هواپیما پرتاب کننده می پیماید. در این ارتفاع فضاپیما جدا می شود و موتور آن پیشروی در ادامه مسیر را تا فضا به عهده می گیرد.

فضاپیمای شرکت XCOR که ابعادی کوچک تری دارد، مشابه یک هواپیما از زمین بلند می شود و فرود می آید. بلیط این فضاپیما که لینکس نام گرفته، 95 هزار دلار برای مسافرانش آب می خورد که البته نصف هزینه سفر با اسپیس شیپ 2 است. با وجود این که سازندگان این دو وسیله آنها را کشتی فضایی می خوانند، بدنه آنها هیچ گاه شرایط بی هوایی فضا را لمس نخواهد کرد؛ چراکه سطح پرواز 61 کیلومتری لینکس و 100 کیلومتری اسپیس شیپ 2 از مرزهای فضا پایین تر است.

سوالی در اینجا مطرح می شود که چرا طراحان، سوخت داخل کشتی را به طور کامل حذف نمی کنند؟ لیک میرابو، مهندس شرکت Light Craft Technologies  پاسخ می دهد که شاید اصلا نیازی به سوخت نباشد. کشتی فضایی شخصی شما می تواند با استفاده از تابش مایکروویوی که از زمین تابیده می شود، به مدار پرواز کند.

میرابو 10 سال است روی توسعه فضاپیماهای کوچکی کار می کند که توسط یک لیزر مستقر روی زمین به سمت بالا رانده می شوند. این اشعه با برخورد به کف کشتی، پلاسمایی منفجره تولید می کند که نیروی پیشران مورد نیاز را تامین می کند. او ادعا می کند که با تکمیل سیستم اختراعی اش تا سال 2025 میلادی، می تواند فضاپیمای سرنشین دار سبکی را با بهره گیری از امواج مایکروویو به مدار کم ارتفاعی از سطح زمین بفرستد. طبق ادعای میرابو، هزینه ارسال این فضاپیما یک هزارم هزینه پرتاب فضاپیماهای مرسوم است. با این پیشرفت ها، می توان انتظار داشت که طی 50 تا 100 سال آینده، کشتی های فضایی شخصی به پرواز در آیند.

8. تنفس در زیر آب
حتی با وسایل پیشرفته تنفس غواصان نیز شما فقط تا زمانی قادر به تنفس در زیر آب خواهید بود که منبع هوا اجازه می دهد؛ ولی چرا نتوانیم مثل ماهی ها با خارج کردن اکسیژن آب اقیانوس، هوای مورد نیاز را تامین کنیم و برای مدتی طولانی زیر آب به سر ببریم؟

در سال 2002، یک غواص از طریق یک آب شش مصنوعی با تنفس از اکسیژن موجود در آب، نیم ساعت را در زیر آب استخر گذراند. این وسیله را شرکت فوجی سیستمز در توکیوی ژاپن ساخته بود و برای جداکردن اکسیژن محلول در آب، از فناوری برتر غشاهای سیلیکونی استفاده کرد بود. این غشاها در برابر گازها نفوذپذیر و در برابر مایعات نفوذ ناپذیرند. بدین ترتیب در چرخه ای مشابه آب شش های یک ماهی، اکسیژن محلول به مجرای تنفسی وارد می شود و دی اکسید کربن بازدم به آب برگردانده می شود.

با این حال، ما در آینده نزدیک شاهد استفاده از آب شش های مصنوعی توسط غواصان نخواهیم بود، چراکه آب شش های فعلی سطح پایینی از اکسیژن را به سیستم تنفسی فرد می رسانند که در شرایط غواصی خطرناک است.

سیستم حیاتی بدن انسان به مقدار زیادی اکسیژن نیاز دارد که این مقدار حتی در یک لیتر از آب دریا هم پیدا نمی شود. بنابراین غواصی که از آب شش ها استفاده می کند باید حجم عظیمی از آب را به آن پمپ کند تا بتواند اکسیژن کافی برای تنفس به دست آورد. برای این کار، غواص باید با خود باتری و وسایل پمپاژ آب حمل کند، که این، خود باعث انحراف از هدف اصلی می شود که همان حمل نکردن مخزن هوا است.

با این همه، نمی توان آب شش های مصنوعی را بی استفاده به حساب آورد. همان طور که روبوت های زیرآبی از سلول های سوختی نیرو می گیرند، می توانند از آب شش ها نیز برای تامین اکسیژن مورد نیازشان استفاده کنند. آنها هم چنین می توانند برای رهایی زیردریایی ها از دی اکسید کربن اضافی و شاید تقویت ذخیره اکسیژن به طور هم زمان به کار بیایند.

9. ترجمه صوتی هم زمان
در کتاب «راهنمایی مسافران به کهکشان»، داگلاس آدامز ماهی زرد رنگی را به اسم بابل فیش تصویر کرد که وقتی در گوش کسی قرار می گرفت، با استفاده از انرژی امواج مغز، فرکانس های ذهنی ناخودآگاه و چیزی که یک ماتریس تلپاتیک نامیده می شود، به ترجمه هم زمان و مکالمه با بیگانگان می پرداخت. ولی سربازان آمریکایی مستقر در عراق از وسیله ای بهره می گیرند که گرچه زرد نیست و در گوش جا نمی گیرد، می تواند به یک مترجم جهانی تبدیل شود.

این وسیله که ایراک کام نام گرفته، توسط شرکت S.R.I در منلوپارک کالیفرنیا ساخته شده و شامل یک لپ تاپ مجهز به نرم افزار تشخیص گفتار و ترجمه است. وقتی از طریق میکروفون به زبان عربی صحبت می شود، پیش از ترجمه آن به زبان انگلیسی، جملات به عربی نگاشته می شوند و بعد از پایان صحبت فرد، یک صدای کامپیوتری ترجمه آن را می گوید.

نرم افزار ایراک کام و برنامه های مشابه دیگر، با مطالعه مکالمات قادر به ترجمه زبان دیگر شده اند. این نرم افزار برای پی بردن به ارتباط های آماری بین یک سری از عبارات عربی و ترجمه های انگلیسی، در میان آنها جستجو می کند. برای مثال، کلمه عربی «حار» و کلمه انگلیسی «Hot» هم زمان پدیدار می شود. اگر به طور مکرر این اتفاق بیفتد، برنامه چنین استنتاج می کند که هر دو کلمه یک معنی دارند. با دادن تعداد کافی مثال ها، نرم افزار می تواند دستور زبان را هم بیاموزد. سیستم مشابهی نیز بر روی پی.دی.ای.ها، موسوم به Spechalator اجرا می شود که توسط دانشگاه کارنگی ملون در پنسیلوانیا طراحی شده است.

البته نمی توان از این برنامه ها انتظار داشت که تمام مسائل مربوط به زبان های بیگانه را حل کند. اگر ایراک کام تا کنون کارا بوده، به دلیل تمرکز آن روی 50 هزار لغتی است که سربازان به آنها نیاز دارند، وگرنه هرچه دامنه لغات وسیع تر شود، تشخیص معنی دیگر لغات برای برنامه مشکل تر خواهد شد.

10. این فیلم بوی خوبی دارد!
شمیم یک شام خوشمزه که آب از دهانتان راه می اندازد، یا رایحه مست کننده عطری خوشبو، و یا بوی باروت در گیرودار نبرد، همگی حکایت از این دارند که شامه، محرک قدرتمندی است. بنابراین تصور کنید که برنامه های تلویزیون یا بازی های ویدئویی با رایحه شان همراه شوند.

این ایده اصلی smell-o-vision است که به تلویزیون ها قابلیت تولید بوهای متناسب با صحنه هایی را می دهد که نمایش می دهند. دانشمندان هنوز به این راز پی نبرده اند که چرا ما می توانیم ملکول های معینی را جهت درک رایحه شان حس کنیم، ولی نمی توانیم بوی ملکول جدیدی را پیش گویی کنیم و یا ملکولی جدید با رایحه دلخواهمان تولید کنیم. گرچه smell-o-vision محصول برخی یافته ها است و موانعی چند را پشت سر گذاشته، ولی هنوز هم چگونگی فعالیت سیستم بویایی به درستی روشن نشده است.

به گفته اوری گیلبرت، از دانشمند فعال در زمینه عملکرد سیستم بویایی، انسان رایحه ها را به 3 دوجین طبقه دسته بندی می کند، نظیر شمیم چوب، گیاه، فساد، گل و غیره. این دانشمند پیش تر با شرکت منحل شده دیجی سنت کار می کرده که فناوری smell-o-vision را در اواخر دهه 1990 میلادی توسعه می داده است. این شرکت نمونه ای اولیه را از یک وسیله ساخت که می توانست بوهای بسیاری را که در طول روز احساس می کنیم، بازتولید کند. گرچه رایحه ها مشابه های کاملی نبودند، ولی قابل تشخیص بودند.

ولی چطور می توان به این فناوری دست یافت؟ محققان در شرکت سونی جواب این سوال را دارند. آنها معتقدند که باید بینی را به کلی فراموش کرد و مستقیما به سراغ مغز رفت. ایده پشت برنامه این شرکت، به کارگیری علایم فراصوتی برای تحریک بخش های منتخب مغز است تا بوهای مختلف در ذهن بیننده و بازیکن القا شود. تا امروز هیچ نشانه ای از این که سونی در حال ساخت سخت افزار مورد نیاز باشد، دیده نشده است.

ترجمه علیرضا نورایی، ژانویه 2009

منبع انگلیسی: http://www.newscientist.com/article/mg20126921.800-ten-scifi-devices-that-could-soon-be-in-your-hands.html?full=true

تهیه شده در: https://www.newdesign.ir/content/?id=601&rnd=8162

نظر بازديدکنندگان (3)


مطالب مرتبط:
راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما