تاریخ: 1389/06/22
تعداد بازديد : 4542

در دنیایی که پیشرفت تکنولوژیک و صنعتی به عنوان مهم ترین وسیله رقابت برای برای آسایش و آرامش زندگی بشری مطرح است، شرکت ها و سازمان های پیشتاز نیز از این موضوع غافل نبوده و برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی، در شکار محصولات جدید و تکنولوژی های جدید هستند تا بتوانند خدمات و یا محصولاتشان را از طریق نوآوری، جایگزین محصولات یا خدمات گذشته کنند. در این مطلب به صورت خلاصه موانعی که در راه معرفی ایده های نوآورانه ی و به ثمر رسیدن آن ها وجود دارند مطرح شده است.

به طور کلی برای انتخاب موضوعات علمی و فنی جهت ایجاد خلاقیت یا نوآوری باید به موارد زیر توجه ویژه داشته باشید. مواردی که در طی چهار سال تحصیل  در دوره ی کارشناسی، فقط یک بار و آن هم به صورت جسته گریخته در پروژه ی یک طراحی صنعتی به آن اشاره می شود:
- میزان علاقه به موضوع
- سطح دشواری موضوع
- زمان مورد نیاز برای اجرای نوآوری
- موادی که به کار گرفته می شود و هزینه ی آن
- میزان راهنمایی که از دیگران می خواهید
- ایمنی موضوع

در مقام یک طراح صنعتی پیشنهادهای زیر را به کار گیرید تا کمی با دقت و تامل بیشتری پیرامون خود را نگاه کنید:
- از دور ریختنی ها و لوازم موجود در اطرافتان استفاده کنید.
- کاربرد جدید برای وسایل موجود می تواند نوآوری یا حتی اختراع محسوب شود.
- بخشی از نوآوری را می توان به تکمیل یک وسیله ی ساده نسبت داد و آن را بهینه کرد.
- تلفیق و یا ترکیب می تواند الگوی مناسبی برای ایجاد نوآوری باشد.

به گفته ی آرتور شوپن هاور فیلسوف برجسته ی آلمانی، مساله تا زمان شناخته شدن سه مرحله را پشت سر می گذارد:
- در مرحله ی اول مسخره به نظر می رسد.
- در مرحله ی دوم برای حل آن کوشش می شود.
- در مرحله ی سوم بدیهی و واضح شده است!

چگونه فرآیند انتخاب مساله را کوتاه تر کنیم:
- مساله ای که بهترین نسبت هزینه به درآمد را داراست انتخاب کنید.
- هرچه مساله ریشه ای تر باشد منافع که به دنبال دارد بیشتر است.
- بهتر است به جای کاهش دادن نتایج یک کارکرد زیان بار علت ایجاد آن را از بین ببرید.
- میزان سختی به کارگیری یک راه حل، فاکتور مهمی در انتخاب راه حل هاست.

فراموش نکنید که راه حل های انقلابی به خاطر فرهنگ و ذهنیت موجود در اغلب سازمان ها، معمولاً مورد پذیرش قرار نمی گیرد.

نابود کننده های افکارتان را بشناسید و با آن ها مبارزه کنید:
نابود کننده های خشن افکار موارد زیر هستند که با آن ها زیاد مواجه می شویم و از تأثیر مخرب آن ها غافل هستیم. مواردی که در ادامه مشاهده می کنید را هر زمان که ایده ای خوب به ذهنمان می رسد به کرّات از سایرین می شنویم. آن ها را بشناسید و در برابر آن ها موضع بگیرید و از ایده ی خود دفاع کنید:

- البته این ایده در تئوری درست به نظر می رسه، ولی...
- مسئولیتش رو به عهده می گیری؟؟
- وقت کافی نداریم!
- خیلی گرون تموم میشه!!
- این کار مربوط به محدوده ی تخصصی ما نیست!
- تا حالا همچین کاری انجام ندادیم و تجربه ی کافی نداریم!
- به نظرت بعداً می تونیم بقیه رو قانع کنیم؟؟
- من به عنوان متخصص به شما میگم که....
- این ایده به فکر هر کسی می رسه!
- بیشتر به یک رویا شبیه هستش!
- به اندازه ی کافی پول نداریم!
- البته شما بهتر می دونید که ما....
- 100%، اگه به همین سادگی که شما میگید باشه!!!

نقطه ی مشترک همه ی کسانی که این متن را تا به اینجا مطالعه کرده اید این است که می خواهید سعی کنید تا نوآور باشید و از ایده های خود دفاع کنید، نه به راحتی تسلیم می شوید و نه اجازه دارید تسلیم شوید،
وقتی که ایده ی جدیدتان را برای اولین بار در یک جمع مطرح می کنید، در طرف مثبت آن جلسه قرار دارید. از طرف دیگر اجازه ندارید از مبارزه ی مودبانه و موثر در مقابل اعضایی که تصمیم نهایی را می گیرند شانه خالی کنید. اگر پیشنهادتان توسط یکی از نابود کننده های افکار کشته شود برای بار دوم دفاع از پیشنهادتان بسیار مشکل است و وقتی برای بار سوم آن را ارائه می دهید با نابود کننده های افکار ساده ای مثل: "باز هم همان پیشنهاد" به راحتی از کنار آن رد می شوند.

نابود کننده های ملایم افکار:
نابود کننده های ملایم افکار بسیار خطرناک ترند، زیرا خطر آن ها به سرعت قابل تشخیص نیست، در صورتی که یک ایده ی پر هزینه، وقت گیر، غیر عملی و یا بی ارزش مطرح شود، باز هم فرصت برای دفاع از آن وجود دارد، وقتی از ایده ای دفاع می کنیم از همه طرف مورد توجه قرار می گیرد، توجه مهم ترین عامل ادامه ی حیات یک پیشنهاد است، زیرا می تواند ارزش آن را نشان دهد.

عدم توجه و بی علاقگی یک خیانت است، زیرا تمامی توجهات را دفع می کند، با مهر" تکراری" بودن، یک ایده ی تازه به کهنه، یک موضوع نامشخص به موضوعی بدیهی، و یک موضوع تازه به مایه ی کسالت شنوندگانش تبدیل می شود.

به ظاهر کسی که کلمه ی تکراری بودن را با صدای بلند می گوید اطلاعاتش فراتر از زمان است؛ وقتی تکراری بودن مطرح می شود، بلا فاصله یادداشت های محبت آمیزی دریافت می کنیم که به ما توصیه می کند دفعه ی بعد به هنگام ارائه ی ایده، در ارائه ی بدیهیات و موارد آشنا دقت بیشتری داشته باشیم!

یک شعار غلط می گوید: ارائه ی ایده های زیاد نتیجه ی عادی بودن ایده، هیجان فردی و کم تجربه بودن است و این مانعی است که بخواهیم یا نخواهیم در سر راه ما وجود دارد، چرا که مسن ترها به تجربه نیازی ندارند و انبوهی از تجربه آنان را حمایت می کند.

عبارت کشنده ی "تکراری" یک متخصص تغییر چهره است، او همواره در چهره های تازه خود را نمایان می سازد. آن را بشناسید و با آن مبارزه کنید. اگر عبارت های زیر را به هنگام بیان ایده های خود شنیدید شمششیر مبارزه را آماده کنید:
- این که فکر تازه ای نیست!
- خیلی قدیمی شده!
- نکته ی تازه ی ایده چی هستش؟
- ایده ی جالبی هستش اما قبلاً امتحان شده!
- دقیقاً همون کاری هستش که ما برای پروژه ی X انجام دادیم!
- این ایده چند سال پیش انجام دادیم!
- ما همیشه همین کار رو انجام میدیم!
- مشابه این ایده رو زیاد شنیدیم!

و در نهایت این موضوع را بدانید که چرا نابود کننده های افکار وجود دارند.

نتیجه گیری:
نابود کننده های افکار را به دو دسته ی خشن و ملایم تقسیم نمی شوند، بلکه می توان آن ها را بر اساس زمینه های دشمنی با افکار تقسیم بندی کرد. در اصل خفه کردن افکار نوعی دفاع و دلیل بر ضعف به حساب می آید. کسی که ایده ای را مطرح می کند می خواهد اعتماد به نفس خود را افزایش دهد، اما با این کار به چهار گروه زیر اعلام خطر می کند:
- آن هایی که با او رقابت دارند.
- آن هایی که اعتماد به نفس خود را با ترقی دیگران در خطر می بینند.
- آن هایی که نیازهای اجتماعیشان به خطر می افتد.
- و آن هایی که نیاز ایمنیشان (امور روز مره، آسایش) به خطر می افتد به دفاع بر می خیزند.

منبع: برداشتی آزاد از کتاب روش اختراع، جمشید غفرانی، انتشارات آموزش و سنجش

تهیه شده در: https://www.newdesign.ir/content/?id=736&rnd=1070

نظر بازديدکنندگان (3)


مطالب مرتبط:
راه های ارتباطی:
اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما