پس از جنگ جهانی دوم، افزایش قابل توجه معلولین آسیب دیده از نبرد، باعث گردید که توجه به یونیورسال دیزاین، در بسیاری از کشورها علی الخصوص در کشور آلمان، بیش از پیش مد نظر قرار گیرد و به طراحی محصولات و محیط هایی متناسب تر با نیازهای معلولین، سالخوردگان و سایر افرادی که دارای محدودیت های جسمانی بودند منجر گردد که از جمله این کاربران می توان به افراد نابینا اشاره نمود.
خط بریل، شیوه ای از نگارش است که به جای بهره گیری از حس بینایی، از حس لامسه استفاده می نماید. در این شیوه هر کاراکتر حرفی یا عددی، به صورت صفر و یک و یا مسطح و غیر مسطح، در قالب ماتریسی که داری دو ستون و سه سطر می باشد، تعریف می شود که در مجموع، با فراهم آمدن شصت و چهار حالت مختلف، طیف کامل حروف الفبا و اعداد، تحت پوشش قرار می گیرند.
این شیوه از نگارش، در زبان فارسی از چپ به راست و در زبان انگلیسی از راست به چپ خوانده می شود. علایم مربوط به حروف فارسی، انگلیسی و اعداد به ترتیب در تصاویر ذیل قابل مشاهده اند.
به عنوان مثال، عبارت "خطر سقوط" با استفاده از علایم بریل فارسی، به صورت زیر نگاشته می شود.
سهولت درج این علایم در شیوه های مختلف ساخت وتولید با مواد مختلف، آن را به عنوان ارزش افزوده قابل توجهی در طراحی محصول مطرح نموده است. در زمینه تولید محصول با ترموپلاست ها، ترموستینگ ها، فلزات، شیشه و پرسلان، تنها باید به این نکته توجه شود که این نقاط برجسته به عنوان عناصر میکرو، با فرم نیمکره ایجاد گردند. جهت سهولت جدایش محصول از قالب، بهتر است این نقاط به شکل قسمت عرق چین مانندی از کره و با ارتفاعی در حدود چهار پنجم شعاع کره، طراحی گردند تا زاویه و شیب مناسب تری حاصل آید (شکل ذیل)، لیکن در مورد محصولات چوبی، سهل تر آن است که این نقاط را به صورت فرو رفته ایجاد نمود که به طرق مختلفی همچون استفاده از سنبه های ضربه ای یا فرزهای ظریف، قابل حصولند.
استفاده از این علایم و سهولت ایجاد آن بر سطح محصول، نه تنها در سبک یونیورسال دیزاین، که در اینتراکشن دیزاین و طراحی اینترفیس نیز قابل توجه است؛ هرچند در مورد برخی محصولات، می توان به حداقل علایم بسنده نمود، چنان که تنها با لمس نمودن برجستگی کوچک موجود بر روی کلید شماره پنج دستگاه تلفن و یافتن محل آن، می توان موقعیت سایر کلیدها را نیز شناسایی کرد، همان گونه که این نوع علامت گذاری، بر روی کلید ضبط صدا و افزایش صدا در وسایل صوتی نیز کفایت می نماید.
با توجه به موارد مذکور، ارزش طراحی محصولی که بتواند کالاهای موجود را برای افراد نابینا کارآمد نماید، آشکار می گردد: به عنوان مثال می توان ضمن بهره گیری از تکنیک چاپ هلیوگراوور و انتقال ورنی شفاف به صورت موضعی بر سطح برچسب های پی وی سی موجود در بازار، و سپس، نیم تیغ نمودن حروف به صورتی منفک از یکدیگر، به برچسبی کاملا شفاف دست یافت که دربردارنده کلیه حروف و اعداد مورد نیاز نابینایان بوده و به سهولت توسط افراد بینا، بر روی سایر محصولات همچون کلیدهای تنظیم کننده دما، ریموت کنترل ها، بسته بندی کالاها، وسایل شخصی مورد استفاده در کلاس های درس افراد نابینا و مواردی از این دست چسبانده شوند.
با توجه به عملکرد کاربردی حروف بریل، شاید جای مداقه بیشتری در زمینه های مرتبط با زیبایی شناسی مربوط به حس لامسه و حتی سایر حواس پنج گانه کاربر نیز وجود داشته باشد. متاسفانه در بحث های مربوط به مبانی هنرهای تجسمی و یا سبک شناسی و زیبایی شناسی، ندرتاً به مباحثی فراتر از تجربه های بصری کاربر توجه می شود؛ در واقع، بعضاً فراموش می شود که طراحی صنعتی، تنها طراحی بصری نیست، بلکه فضا، احساس و محتوای محصول، قابلیت دریافت از چهار حس دیگر بشری را نیز دارا می باشند. شاید بد نباشد که در برخورد با محصولات مختلف، تنها ادراک و قضاوتی مبتنی بر حس بینایی ارائه نداده و سایر حواس خود را نیز در این امر دخیل نماییم؛ دور از تصور نیست که فردی با چشم های بسته، در حالی که دست خود را به آرامی بر روی رنده آشپزخانه حرکت می دهد، در پی ریتم مداوم پستی ها و بلندی های آن، زیباترین تعریف از واژه زندگی را ادراک نماید: "همانا پس از هر سختی، آسانی است"
راه های ارتباطی: اینستاگرام | کانال تلگرام | فیس بوک | تماس با ما |